هجده دليل براى راى دادن به سام ضيايى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
س.ع. دشمن شناس
من بالاخره تصميم خودم را گرفتم که جلوتر بليط رزرو کنم و با يک deal خوبى که گرفتهام بوسيله يک فروند يابو کرايهاى خودم را به اتاوا برسانم و در جشن تکليف شرعى (عزت الله خان اسلامى و ايران خانم آبادى) شرکت کنم. چون سام ضيايى را جامع الشرايط و اصلح ديدم از همين الان ستادى را براى حمايت از اين دوست عزيز فعال مى کنم. از آنجا که تعداد کانديداهاى رياست جمهورى الان از حمايت کننده ها بيشتر است (رجايى هم گفته بود ما مى خواهيم صد هزار نفر بازى کنند، بيست و دو نفر تماشا کنند، البته از اين بيست و دو نفر هنگام خروج از ورزشگاه شش نفر هم کم شوند) فعلاً مملکت هم هرکى هرکى است لذا من هم تصميم گرفتم رييس ستاد حمايت از کانديداتورى سام بشوم. اصولاً مى دانيد که معمولاً وقتى وبلاگ نويس چيزى مىنويسد شخص شخيص خود نويسنده مهمتر از موضوع مطلب است. پس بگذاريد فرازى از بيانات گهربارى که يادم نيست در ديدار با کدام يک از اقشار و صنوف، ايراد کرده بودم برايتان در همينجا بياورم: «اگر آليوس نبود، فانوس هم نبود». حالا چه ربطى به موضوع داشت نمىدانم.
علىاىحال (آخوندى شد) اين روزها مقدارى بر دودليها فائق آمدهام و هجده دليل براى راى دادن به سام پيدا کردهام (البته حضور خودم به عنوان رييس ستاد انتخاباتى سام هنوز در هالهاى از ابهام است. بگذاريد يک کم بيشتر بازارگرمى کنيم ببينيم چه مى شود)، باشد که جماعت وبلاگدار و وبلاگنويس و به قولى تحريمچى براى دهن کجى به انتخابات رياست جمهورى واقعى هم که شده، يک انتخابات تفريحى رياست جمهورى در وبلاگستان و با حضور وبلاگداران به راه بيندازند. چرا که نه؟ فکر مى کنيد از انتخابات رياست جمهورى واقعى کمدىتر مى شود؟
هجده دليل براى راى دادن به سام
۱. خوشتيپ است.
۲. سام الدين است. هم سام دارد و هم دين و از فعالان ملى-مذهبى است.
۳. شاعر و ترانهسراى قهارى است. مرحوم رهى به بيژن ترقى پيغام فرستاده که آقا همهتان تسليم صاحب «تار» نوشت شويد.
۴. در پى گسترش اسلام در کشور دوست و برادر تايلند است.
۵. نويسنده روزنامههاى مرحوم بنيان و بهار بوده است.
۶. در خبرچين لينک مىگذارد. («زهرى يک ملت بود براى ملت ما» از فرمايشات گهربار خودم در حاشيه کنفرانس سران وبلاگنويسان در پلتاک دوم.)
۷. مقالههاى توپ مىنويسد و خشتک «فقيهان» را درآورده.
۸. به عمامه جمع و جور مجتهد شبسترى هم گير مىدهد.
۹. بعضى وقتها طرفدار سروش است.
۱۰. گاهى هم طرفدار گوگوش است.
۱۱. براى شکستن انحصار در وبلاگستان آمده است. اعصاب خواندن نوشتههاى بعضيها را ندارد.
۱۲. مولوىشناس است.
۱۳. به معجزه امامزادهاى به نام خاتمى هنوز اميدوار است.
۱۴. در فانوس مى نويسد. (ضمناً من هم مثل همه وبلاگنويسها معتقدم که کارم درسته.)
۱۵. ميتواند دولت در تبعيد تشکيل دهد و ما هم يک پستى چيزى بگيريم. (يک مدرک مديريت توپ گرفتهام، دنبال پست خالى مى گردم.)
۱۶. اهل سازندگى هم هست راجع به پوکت چيزى نوشت، هفته بعد پوکت با خاک (ببخشيد با آب) يکسان شد.
۱۷. از اصول کوتاه نمىآيد بعضى وقت ها که طنز مىنويسد با کامنتنويسها دعوايش مى شود.
۱۸. با راى دادن به سام نشان مى دهيم که بلديم وقتى يک سيد عمامهدار را برداريم چطور به جايش يک سيد بدون عمامه بگذاريم.
اصلح: دکتر سيد سام الدين ضيايى
------------------------------------------
Comments