هزار و يک دليل براى اينکه به رفسنجانى رأى بدهيم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نيما قديمى
۱) براى اينکه بايد رأى بدهيم. چون آقا پارسال خودشون به رفسنجانى گفتند بيايد. چون دموکراسى خيلى خوب است. چون مهندس صادقى شب بعد از دوم خرداد (سوم خرداد!) پس از واگذارى يک شرکت خيريه از فولاد رفتند مس. چون دکتر سعادت رئيس دانشگاه آزاد نجف آباد است. چون دکتر بانکى حقوق زياد مىگرفت. چون مهندس غرضى حتمن بايد در انتخابات نظام مهندسى رأى بياورند و با هليکوپتر(چرخبالگرد) کارين را تأييد کنند. چون کرباسچى ندامت نامه نوشت. چون مهاجرانى گرفتار يک آبروريزى خانوادگى شد. چون گنجى رمان پليسى نوشت. چون بالاخره معلوم نشد بعد از سوم خرداد (با دوم خرداد اشتباه نشه!) چرا جنگ ادامه پيدا کرد. چون با عمليات رمضان قرار بود خامنه اى با دست پر برود، چون پيشنهاد عربها را براى برداشت نفت از مجنون بهجاى غرامت جنگ نپذيرفتيم. چون فاو را از دست داديم. چون در جنگ باختيم. چون به مجلس ششم راهش نداديد. چون سياست نداريد. چون که اگه سياست داشتيد و رفسنجانى را اوت نکرده بوديد، حالا هم اونا شما را اوت نمىکردند. چون توسعه سياسى فقط شعاره. چون نگذاشتيد دو سه تا از اين قاچاقچىها را اعدام کنيم تا سر و صداى قتلاى زنجيرهاى بخوابه. چون زياده روىهاى دوران سازندگى نتيجه تندروىهاى دوره موسوى بود. چون موسوى نيامد. چون اگر مىاومد به جاى عکس اون از عکس خانمش براى تبليغات استفاده مىشد. چون پايين صخره وايسادن و به اونايى که از بالا پرت ميشن پايين و دست و پاشون ميشکنه خنديدن، کار خيلى بديه. چون عماد فقط يک نمونه از شاهکاراى صنعتى ماست. چون دکتر بهرامپور قراره ديگه از چينىها خريد نکنه. چون رفسنجانى حالا ديگه پى به اشتباهاتش برده. چون قول ميده مثل بچه مثبتا باشه. ديگه حراست راه نندازه. ديگه تو زيرزمين استاندارى اصفهان بازداشتگاه غير قانونى درست نکنه. *
۲) و به هزار دليل ديگه.
* اين يکى احتمالن به رفسنجانى ربطى نداشت.