قرقیزستان هم برفت
ــــــــــــــ
آرمین راد
حوادثی که در عراق، افغانستان، گرجستان و اوکراین در سال گذشته اتفاق افتاد را باید در یک راستا ارزیابی کرد. آمریکا یک نقشهی یکدست را برای خاورمیانه تدارک دیده است و با اصرار زیادی و از طرق مختلف دارد نقشهاش را پیاده میکند. همین موج هم هست که متحدان قدیمی آمریکا در منطقه را مورد انتقاد قرار داده است و عربهای گوشبهفرمان را هم به اصلاحات واداشته است. حالا هم قرقیزستان به این قافله پیوسته است و پایتخت و بیشتر مناطق کشور در اختیار نیروهای مخالف دولت قرار گرفته است. الگویی کاملا مشابه آن چه در گرجستان اتفاق افتاد.
این که دیکتاتورها یکی یکی سرنگون میشوند اتفاق بدی نیست اما نباید فراموش کرد آن که برای این کار برنامهریزی کرده و پول خرج میکند دلش نه به حال مردم و نه برای حقوق بشر و نه برای دموکراسی سوخته است.
در هر صورت من فکر کنم برای مرحلهی بعد باید منتظر سقوط دیکتاتور همسایهی شمالی ایران یعنی ترکمنستان باشیم که هنوز عقدهی نصب عکسهای بزرگ از خود بر درودیوار را فراموش نکرده است. به نظر میرسد سیا در جمهوریهای خودمختار با انقلابهای زرد و مخملین و نارنجی و بنفش دارد KGB سابق را به چالش میکشد.
و اما برای ایران وضعیت واقعا پیچیدهتر است اما این که تغییر حکومت ایران در دستور کار کاخ سفید قرار دارد به نظر واضح میرسد. در این بین انواع انقلابهای رنگارنگ به نظر کارایی ندارد و تحریمهای بینالمللی جز باری بر دوش ملت نخواهد بود. حملهی نظامی یکی از محتملترین گزینههاست و البته هزینهی زیادی را نیز برای ما به همراه خواهد داشت.
من فکر میکنم سیستم اطلاعاتی ایران به آن حد از هوشمندی رسیده باشد که پیام غرب را از سقوط تک تک همسایههای ایران درک کند. این که در این بین تصمیمی مطابق خرد گرفته شود انتظار بهجایی است که ملت از حاکمان خود دارد. به نظر میرسد وقت آن رسیده است که حاکمان ما با باج دادن نام خود را به نیکی یا بدی در تاریخ ثبت کنند و چه نیکوست اگر این باج به ملتی داده شود که حقش بیش از دو هزار سال است به تاراج رفته است.