خداوند حکيم
ـــــــــــــــــــــــــ
نيما قديمى
ببين از دو حال خارج نيست، يا من قديمى سرم رو کردم زير برف يا شماى روشنفکر! بابا بىخيال گروههاى سياسى و انتخابات رياست جمهورى. نکنه هنوزم فکر مىکنى دوم خرداد يک پديده مدرن سياسى بود؟ نه عزيزم، دوم خرداد هم يک حرکت پوپوليستى بود مثل انقلاب ۵۷. با اين تفاوت که ايندفعه قرعه به نام نخبهها درومد. آقا چند درصد مردم زير خط فقر هستند. چند درصد تحصيل کردهها و آدمهايى که تو جوونيشون با قلم و کتاب سر و کار داشتهاند، الآن مجال ورق زدن يه کتاب يا سر زدن به همين وبلاگها را دارند؟
شايد نگاه من خيلى ايراد داره که هر چى به آدمهاى دوروبرم نگاه مىکنم، هيچ گرايش سياسى نمىبينم. واقعن براى يک کارگر درآوردن خرج خورد و خوراک و تحصيل بچهها و اجاره سر ماه مهمتره يا شعارهاى مذهبى يا انقلابى؟ دو باره نگوييد گول توکلى را خوردهاى. قبلن هم گفتهام ساده ترين قشرهاى مردم هم به اين شعارها اعتماد ندارند، چه رسد به ما که با آنها اختلاف اصولى داريم.
به نظر من، سياست يک بازى است و دراين بازى براى برنده شدن بايد واقعيتها را ديد. رفسنجانى دو نکته بزرگ منفى در کارنامهاش دارد، يکى جنگ و يکى هم فساد دوران سازندگى. ولى اين دليل نمىشود که کارگزاران را به صرف وابستگى به رفسنجانى کنار بگذاريم. يا حتا گزينه رفسنجانى را براى انتخابات بررسى نکنيم.
ببينيد هنوز هم اصلاح طلبها وقتى به دارودسته رفسنجانى مىرسند مىگويند اينها دنبال قدرت هستند. در حالىکه توسعه سياسى بدون توسعه اقتصادى امکانپذير نيست. همانطور که قبلن گفتهام، آزادى بيان و دموکراسى در شهر گرسنگان طرفدارى ندارد. البته توسعه اقتصادى هم بدون آزادى امکانپذير نيست.
من معتقدم جامعه ما تا رسيدن به دموکراسى راهى طولانى در پيش دارد، چون نياز به يک دگرگونى در الگوها دارد. از يک طرف باورهاى مذهبى در بدنه جامعه و از طرفى اين آموزههاى صوفيانه که حتا نخبههاى جامعهمان را فرا گرفتهاست. دوستان عزيز، دموکراسى و آزادى بيان غربىها خوبست، خيلى خوب. ولى اگر آنها به اين درجه از آزادى دست يافتهاند، قبلن ۱. دست خدا را از علم و حقوق کوتاه کردهاند و ۲. اخلاق را وارونه کردهاند. دنياطلبى نزد آنها نهتنها عيب نيست که ارزش است. جاه طلبان را ارج مىنهند نه سرزنش. اگر جرأت اينگونه بودن را پيدا کرديم، مىتوانيم دم از آزادى بزنيم. وقتى روشنفکرما، گروهى را به صرف قدرت طلب بودن محکوم مىکند، نمىتوان انتظار توسعه سياسى داشت.
اما در مورد انتخابات: اگر از رأى آوردن کسانى که يا واقعن نمىفهمند يا مغرضانه به جان اقتصاد مملکت افتادهاند؛ نمىترسيدم، بىشک رأى نمىدادم. هنوزهم نمىدانم به چه کسى رأى بدهم. ولى حد اکثر شأنى که براى کروبى قايل هستم، ريش سفيدى يکى از روستاهاى اليگودرز است و براى معين هم آرزوى موفقيت در همان حکمتى که به قول خودشان خداوند خودش را به آن وصف نموده تا از مقام پزشکان قدردانى کند، دارم. براى خودم هم موفقيت در حرفه مقدس مهندسى را آرزو دارم. باور کنيد انتخابات در کشور ما ارزش جدىترو بيشتر ازاين بحث کردن را ندارد.
----------------------------
Comments