--> <$BlogRSDUrl$>

فانوس

بعلت فيلتر شدن وبلاگ فانوس مطالب اين وبلاگ همزمان در اينجا نيز منتشر می‌شود

پيوند به مطالب ديگران

 

وبلاگ‌ها

 

Thursday, February 10, 2005


سفرنامه آلیوس (4)
داخائو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آليوس ماکسيموس

در پی بحث‌هایی که در پی مطلب من در مورد شصتمین سالگرد آزاد سازی اردوگاه آشویتس درگرفت؛ تصمیم گرفتم در این بخش از سفرنامه مطلب را به یکی دیگر از این اردوگاه‌ها که شخصا بازدید کرده‌ام اختصاص دهم: اردوگاه داخائو در آلمان. اطلاعاتی که ارائه خواهد شد مجموعه‌ای از مشاهدات شخصی، اطلاعاتی که توسط راهنماهای تور ارائه شد و همچنین از مراجعی است که در آخر همین مقاله ارائه شده‌اند. بر خلاف گزارش‌های دیگر متاسفانه برای این گزارش عکس‌های زیادی از خودم ندارم، علت نیز این بود که دیدن شنیده‌ها چنان تاثیر‌گذار بود که به‌جز دقایق اول بازدید، اصلا دست به دوربین نشدم. البته این موضوع در مورد تمام همراهان نیز صادق بود.
در ابتدا از طولانی بودن مطلب عذر خواهی می‌کنم!
تاریخچه‌ای از داخائو:
در 21 مارس 1933 رییس پلیس مونیخ (هاینریش هیملر) به خبرنگاران اطلاع داد که اردوگاهی با ظرفیت 5000 زندانی سیاسی در نزدیکی شهر داخائو در باواریا (حدود 10 مایل شمال غربی مونیخ) تاسیس خواهد شد؛ که کمونیست‌ها، مارکسیست‌ها، و "تمام کسانی که برای جامعه خطرناک هستند" در این اردوگاه نگهداری خواهند شد. این کمپ اولین اردوگاه از این سری (Concentration Camp) بود که بعد از به قدرت رسیدن هیتلر ساخت آنها آغاز شد. این اردوگاه تنها اردوگاهی بود که تا سال 1945 به کار ادامه داد و در اصل مدلی برای ساخت اردوگاه‌های بعدی شد. کارهای روزانه‌ای که در داخائو انجام می‌شد، روش‌های مجازات، و وظایف محافظین اس اس بعنوان نرمالی با کمی تغییرات در تمام اردوگاه‌های دیگر بکار می‌رفت.
در طول سال اول تعداد زندانی‌ها حدود 4800 نفر بود که تا سال 1937 به 13260 نفر افزایش پیدا کرد. در ابتدا همانطور که ذکر شد زندانی‌ها شامل مخالفین سیاسی، سوسیال دموکرات‌ها و کمونیست‌ها بود که به تدریج همجنس‌بازان؛ کولی‌ها؛ یهودی‌ها و ... به این گرو‌ه‌ اضافه شدند.
در سال 1937، اس اس زندانی‌ها را مجبور به شروع به ساخت مجموعه ساختمان‌هایی در داخل کمپ کرد که این ساختمان‌ها تا 1945 باقی ماندند و داخائو رسما در تمام طول حکومت رایش سوم فعال بود.
در سال 1942 کوره‌آدم سوزی جدیدی در کنار کمپ اصلی ساخته شد؛ به همراه اتاق گازی که البته گویا بعلت اشکال فنی هیچ‌گاه به بهره‌برداری نرسد. زندانی‌هایی که خیلی بیمار یا ضعیف شناخته می‌شدند به مرکز کشتار هارتیم در نزدیکی لینز در اتریش فرستاده می‌شدند. تعداد بسیار زیادی از زندانیان داخائو در هارتیم کشته شدند. با وجود داشتن اتاق گاز داخائو هیچ‌گاه بصورت اردوگاه نابودسازی (extermination camp) بکار نرفت.

Photo By Alius Maximus   Copy right, 1999, phil@mit.edu  

زندانیان با قطار به این اردوگاه منتقل می‌شدند، در طی این انتقال بسیاری از زندانیان ضعیف بعلت شرایط بد قطار و نبود هوای کافی می‌مردند. آنها که جان سالم به در می‌بردند از این در وردوی با جمله معروف "کار تو را آزاد می‌کند" وارد اردوگاه می‌شدند.

Copy right, 1999, phil@mit.edu   

تمام زندانیان برچسبی بر لباس خود داشتند که در اصل نشانی بود بر علت زندانی‌ بودن؛ رنگ‌ها بین کولی‌ها، زندانیان سیاسی، هم‌جنس‌بازان و جانی‌ها تفاوت می‌گذاشت و در برخورد زندانبانان نازی با آنها تاثیر زیادی داشت. گروه زندانیان سابقه‌دار گروهی بودند که با افسران اس اس همکاری می‌کردند.
هر زندانی قفسه‌ای داشت که وسایل شخصی زندانی مثل حوله و ... باید به طرز خاصی نگهداری می‌شد، همین قفسه بعنوان سوژه‌ای برای زندانبانان اس اس برای فرستادن زندانیان به بانکر بود؛ به این نحو که افسران اس اس قفسه او راچک می‌کردند؛ گاهی افراد بعلت داشتن حوله مرطوب مجازات می‌شدند (چرا حوله مرطوب در قفسه است) و گاه بخاطر حوله خشک (که یعنی دوش نگرفته‌اند!). علل فرستاده شدن افراد به بانکر برای مجازات می‌توانست اینقدر کوچک باشد!
محل خواب زندانیان تخت‌هایی به این کوچکی بود:

 Copy right, 1999, phil@mit.edu    

مخوف‌ترین بخش اردوگاه در اصل زندانی درون زندان دیگر بود؛ در بانکر(bunker) زندانی‌هایی که مستحق مجازات شناخته می‌شدند (مثالی از مستحق مجازات شناخته شدن را در بالا ارائه کردم) به اینجا فرستاده می‌شدند. سلول‌های انفرادی به علاوه رفتار وحشیانه زندانبانان اس اس باعث می‌شد که خیلی‌ها خودکشی را تنها راه خروج از بانکر می‌دیدند. وحشتناک‌ترین بخش بانکر نیز سلول‌های انفرادی ایستاده (standing cells) بود که اس اس در سال 1944 آنها را ساخت؛ این سلولها ابعادی 70*70 سانتی‌متر داشتند! علاوه‌بر آن کمبود نور و هوا باعث می‌شد که اکثر کسانی که برای مدتی این سلول‌ها را تجربه می‌کردند؛ دیگر قادر به راه‌رفتن و استفاده از عضلات خود نباشند. در حیاط بانکر نیز اعدام و مجازاتی مخوف بنام pole hanging اجرا می‌شد. این بخش از اردوگاه از معدود بخش‌های اردوگاه است که دست نخورده باقی مانده است.

 Picture From, Dachau concentration camp memorial Site   Picture From, Dachau concentration camp memorial Site   Picture By Alius Maximus 

شاید برای شخص من و گروه همراه (همکاران) دردناک‌ترین بخش، نمایشگاهی در مورد آزمایشات و تحقیقات روی مدل‌های انسانی بود! دیدن اینکه "محققین" آزمایش‌های غیر انسانی بر روی زندانیان انجام می‌دادند. اینکه کسانی که نام "دانشمند"، "پزشک" و "محقق" بر خود داشتند، چگونه می‌توانستند تا این حد حیوانی رفتار کند... نمونه‌هایی ازاین آزمایشات روی مدل‌های انسانی این‌ها بودند:
قرار دادن زندانیان در اتاقک‌هایی با فشار فوق‌العاده پایین (برای دیدن حداکثر ارتفاع ممکن برای پریدن با چتر نجات)؛ آزمایش یخ‌زدگی (پایین آوردن دمای محکومین تا 2.5 درجه سانتی‌گراد)؛ خوراندن آب دریا به زندانی (برای چندین هفته)؛ تست انواع داروها و مواد شیمیایی بر روی محکومین و ... نمایشگاهی بصورت مصور و با ارائه اطلاعات کامل به همراه خاطراتی از گروهی از بازماندگان در یادمان این اردوگاه وجود دارد. شاید خواندن خاطرات بازماندگان و دیدن عکس‌هایی که "دانشمندان" بعنوان نتیجه "تحقیق" خود از محکومین گرفته بودند واقعا دردناک بود.

Picture from holocaust Encyclopedia  Picture from holocaust Encyclopedia  

در انتهای جنگ و عقب نشینی نازی‌ها بسیاری ا زندانیان دیگر اردوگاه‌‌ها را به داخائو منتقل کردند (بسیاری در حین انتقال تلف شدند)، به طوری که در 26 آوریل 1945، 67,665 زندانی در داخائو زندانی بودند، حدود 7000 تن از این زندانیان (که بیشترشان یهودی بودند) را نازی‌ها مجبور به راه‌پیمایی مرگ (death march) به سمت جنوب کردند. سرانجام در 29 آوریل 1945 نیروهای آمریکایی به داخائو رسیدند و زندانیان باقیمانده را آزاد کردند، حدود 60000 نفر که حدود 43 هزار نفر آنها زندانیان سیاسی بودن آزاد شدند. نیروهای آمریکایی اطراف اردوگاه کوپه‌های قطار مملو از اجساد نیز پیدا کردند...

Picture from holocaust Encyclopedia   Picture from holocaust Encyclopedia  

برای دیدن فیلم کوتاهی از آزاد‌سازی داخائو اینجا را ببینید.
بعد از آزاد سازی اردوگاه و خاتمه جنگ؛ آلمان‌ها (شاید برای پاک‌کردن خاطرات شرم‌آور) بخش‌های عمده‌ای از اردوگاه را ویران کردند! وقتی بازماندگان برای جشن پانزدهمین سالگرد آزاد‌سازی اردوگاه گرد آمدند؛ بخش‌های عمده اردوگاه را ویران یافتند. اعتراضات و پیگیری آن‌ها باعث شد که رییس جمهور وقت آلمان دستور بازسازی و ساخت یک یادمان و موزه‌ در محل اردوگاه برای زنده‌نگاهداشتن این بخش تلخ تاریخ دهد. (یکی از خوابگاه‌ها بازسازی شده‌ و به شکل اصلی در معرض بازدید عموم است).
در آخر؛ نکته‌ای را که راهنمای تور (که یک خانوم آلمانی بود) در آغاز بازدید ذکر کرد را برایتان نقل می‌کنم: او ‌گفت، "همه می‌گویند نازی‌ها چنین کردند و چنان کردند ولی حقیقت این است که حداقل یک گروه از زندانی‌ها را نازی‌ها نمی‌توانستند شناسایی کنند (همجنس بازان) مگر اینکه همسایه آنها همجنس باز بودن آنها را به نازی‌ها اطلاع می‌داد! پس ما مردم آلمان نمی‌توانیم بگوییم آنها (نازی‌ها) چنین کردند؛ ما کردیم و از کرده شرمساریم! حالا مسوولیت‌ داریم که این جنایات را به گوش نسل جدید برسانیم که چنین اتفاقاتی تکرار نشود."
در سایت یادمان داخائو می‌توانید یک تور مجازی به این اردوگاه داشته باشید.
مراجع اصلی:
Dachau Concentration Camp Memorial Site
Dachau Concentraition camp
Holocaust Encyclopedia
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفرنامه‌ آلیوس (3) تری‌یر
----------------------------
Comments

 
| Permalink |

وبلاگ گروهى فانوس

دربــاره فانـــوس و فانوســيان

آخرين مطالب فانوس


آرشیو مطالب اخیر فانوس
عنوان مطلب و نام نویسنده

 

سايت هاي خبري

 

سايت هاى شخصى

 

02/01/2005 - 03/01/2005 03/01/2005 - 04/01/2005 04/01/2005 - 05/01/2005 05/01/2005 - 06/01/2005

تماس با ما

- هر گونه برداشت مطلب و يا نقل‌ قول از نوشته‌هاى فانوس در سايت‌ها يا وبلاگ‌هاى ديگر با ذکر مأخذ و حتى المقدور دادن لينک به مطلب مجاز خواهد بود.

- ديدگاه‌هاى فکرى نويسندگان محترم فانوس لزوماً منعکس کننده آرا گردانندگان وبلاگ گروهى فانوس نيست.

- با ارسال مقالات و نيز مشارکت در تبادل نظرها و بحث ها به پربار شدن محتواى وبلاگ خود «فانوس» يارى رسانيد. فانوس متعلق به همه علاقمندان آينده ايران است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

NOQTE

بازگشت به صفحه اصلى